درددل هنرمندان «سانجو»/ مسئولان قزوینی هنرمندان را جدی بگیرند
تاریخ انتشار: ۲۳ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۰۶۲۰۸
ایسنا/قزوین انیمیشن «سانجو» که قزوینیها آن را تحت عنوان چنگیزخطر میشناسند؛ یکی از انیمیشنهای محبوب قزوینی است که سعی کرده به ذات خود، یعنی تعامل با شهروندان و درعینحال بیان مشکلات قزوین بهخوبی عمل کند اما به گفته عوامل اجرایی آن، «سانجو» آنطور که بایدوشاید مورد اقبال و حمایت مسئولان استانی قرار نگرفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
استفاده از زبان هنر در بیان مشکلات و معضلات جامعه، ذات هنر است. سالها است که هنر از قالب ابتدایی خود یعنی همان گالریها درآمده و به کارکرد اجتماعی تغییریافته است. ساخت انیمیشن بهعنوان یکی از ابزارهای تعامل فرهنگی، نقش مؤثری در آموزش و بیان نقدهای سازنده دارد. سانجو یکی از انیمیشنهای محبوب قزوینی است که سعی کرده به ذات خود، یعنی تعامل با شهروندان و درعینحال بیان مشکلات قزوین بهخوبی عمل کند. در این گزارش ایسنا در مصاحبه با عوامل ساخت انیمیشن سانجو به مصاحبه پرداخته است.
سانجو، شخصیتی انیمیشنی با لهجه قزوینی است که نویسنده، کارگردان و طراح آن علیرضا طاهری، صداپیشه و بازیگر مرتضی رحمانی و انیماتور و تدوینگر این شخصیت محبوب و مردمیپسند سالار ترازی است.
یک کاراکتر و اشتغالزایی برای ۱۴ نفر
علیرضا طاهری در گفتوگو با ایسنا اظهار میکند: از سال ۸۴ شروع به فعالیت هنری حرفهای کردم؛ تحصیلات کارشناسی مهندسیآب دارم؛ اما در زمینههای هنری نیز فعال بودم و پسازاینکه آگهی تلویزیون را در صداوسیمای قزوین برای جذب انیماتور دیدم سوابق هنری خود را ارائه دادم و درنهایت در آن زمان بهعنوان مدیر پروژه و کارگردان یکی از تولیدات صداوسیما قزوین انتخاب شدم.
وی ادامه میدهد: در سال ۸۷ در مرکز انیمیشن صداوسیمای قزوین اولین مجموعه انیمیشن قزوین را با کمک همکارانم ساختیم، از سال ۸۸ تا ۹۴ در حوزه هنری بهعنوان مدیر مرکز انیمیشن حوزه هنری فعالیت کردم و با سازمان سینمایی سوره و صداوسیما نیز همکاری داشتهام.
این هنرمند تأکید میکند: موسسه «فیلمسازان خلاق قاف» سال ۱۴۰۰ تأسیس و ثبت رسمی شد. این مؤسسه که با مجوز فرهنگ و ارشاد بهعنوان استودیو تولید محتوا و انیمیشن فعالیت میکند؛ به تولید سریالهای انیمیشنی، فیلمهای کوتاه، تیزرهای تبلیغاتی، در قالب وبسری مانند «سانجو» که به اسم «چنگیز خطر» شناختهشده، میپردازد.
طاهری عنوان میکند: با شروع ساخت سانجو، هفت نفر بهصورت مستقیم و هفت نفر بهصورت غیرمستقیم و پروژهای با مؤسسه ما فعالیت میکنند و در تلاش هستیم با گسترش فعالیتهای هنری مؤسسه با استفاده از روشهای نوین، آن را به یک شرکت دانشبنیان هنری تبدیل کنیم.
علیرضا طاهریوی تصریح میکند: استودیو قاف با تولید فیلمهای کوتاه انیمیشن و همچنین ساخت مجموعههای تلویزیونی موفق به حضور و درخشش در جشنوارههای ملی و بینالمللی مختلفی همچون جشنواره «شفالو» در ایتالیا، جشنواره «سینهوست» در استرالیا و جشنواره مقاومت شده است.
این هنرمند بیان میکند: یکی از اهداف بلندمدت ما تولید مجموعه انیمیشن است که بتوانیم این مجموعه را در بازارهای جهانی ارائه دهیم. همکاریهایی با شرکتهای بینالمللی همچون شرکت روسی و شرکت هندی داشتیم اما اینکه مجموعهای را تولید کنیم که بتوانیم در عرصه جهانی بازاریابی کنیم؛ هنوز اتفاق نیفتاده که در این راستا در حال تلاش برای رسیدن به نقطه هدف هستیم.
عدم استفاده از مربیان تخصصی در آموزش انیمیشن
وی ادامه میدهد: چالش مهم در حوزه انیمیشن موضوع آموزش این هنر است زیرا افرادی که به این حوزه علاقهمند هستند نمیدانند چطور باید بهصورت کار عملی آموزش ببیند که ما در این راستا دوره غیرحضوری انیمیشن در کل کشور برگزار کردیم. خوشبختانه ۹۰ نفر در این دوره شرکت کردند و برخی از این افراد نیز اکنون بهصورت دورکاری با ما همکاری میکنند.
طاهری تأکید میکند: هدایت فارغالتحصیلان رشته انیمیشن از دیگر چالشهایی است که در این حوزه به چشم میآید.
وی میگوید: چند سالی است که در برخی هنرستانهای قزوین رشته انیمیشن آموزش داده میشود اما مشکل اصلی این است اکثر دبیرانی که برای این دروس تدریس میکنند سابقه کاری مرتبط ندارند و در حد تئوری آشنا به مباحث این رشته هستند و نیاز است که این رویه اصلاح شود.
برای تولید سانجو از بخش دولتی حمایت نشدهایم
این هنرمند درباره شخصیت «سانجو» تصریح میکند: انیمیشن سانجو یکی از بهترین تولیدات مؤسسه قاف است که تاکنون ۷۰ قسمت آن در شبکههای مجازی منتشر شده است و چشمانداز ما در خصوص سانجو یا همان چنگیز خطر این است که تولید سریالی سانجو را با قسمتهای طولانیتر و باکارکترهای جدید آغاز کنیم تا نتیجه نهایی کار را به فروش برسانیم.
طاهری بیان میکند: با توجه به شرایط کنونی حاکم در فضای مجازی ترجیح دادهایم فعلاً انتشار انیمیشن سانجو در فضای مجازی متوقف شود.
وی تأکید میکند: شخصاً به دلیل دغدغههای فرهنگی و فرهنگسازی در جامعه به تولید انیمیشن در حوزه مشکلات اجتماعی پرداختهام و تاکنون از بخش دولتی حماتی از ما نشده است درحالی که انیمیشن سانجو، دغدغه فرهنگی دارد و انتظار میرفت بهجای بخش خصوصی دستگاههای متولی فرهنگ پای کار آمده و حامی آن باشند.
مرتضی رحمانیچنگیزخطر مشکلات اجتماعی را نشانه گرفته است
در ادامه مرتضی رحمانی که صداپیشه و بازیگر انیمیشن سانجو، به ایسنا میگوید: از سال ۷۴ در حوزه نمایش شروع به کارکردم؛ در حوزههای هنری بسیاری فعالیت کردهام و بازیگر تئاتر هستم و در اولین اجراهای خیابانی استان قزوین نیز حضور داشتم. امروز پس از مدتی فعالیت در حوزه هنر، به این نتیجه رسیدهام که در اجراهایی همچون کار کمدی که میتواند مخاطب عام را به خود، جذب کند شروع به کار کنم.
وی میگوید: ساخت انیمیشن «سانجو» نمونه بارز یک کار گروهی است و بهنقد، مطالبه و بررسی موضوعات اجتماعی همچون حفظ محیطزیست، توجه به حیوانات، رعایت حقوق شهروندی و موارد این چنینی میپردازد و کاراکتر چنگیز خطر که نقش اصلی این انیمیشن است نیز از حوزه نمایش الهام گرفتهشده است.
رحمانی بیان میکند: انیمیشن سانجو بهصورت کاملاً تخصصی تولید میشود. بیشک، این شخصیت یکی از استانداردترین کارهای انیمیشن است که در فضای مجازی تولید میشود و ما چنین نمونههای باکیفیتی را از صداوسیما و تلویزیون ندیدهایم.
مخاطبانی خارج از کشور داریم
وی میگوید: مخاطب انیمیشن سانجو محدود به قزوین نیست چراکه این انیمیشن از استانهای دیگر نیز مخاطبان بسیاری دارد و همچنین از خارج کشور مخاطب جذب کرده است. درصورتیکه هیچگونه حمایتی از ارگانها نشدهایم و معمولاً فقط از سوی مخاطبان تشویق میشویم و همواره به دنبال عمل به رسالت هنری خود بودهایم و چنگیز خطر توانسته، محبوبیت خاصی کسب کند و در حال حاضر بالغبر هشت میلیون مخاطب تماشاگر این انیمیشن هستند.
این بازیگر تأکید میکند: برای تولید هر قسمت انیمیشن سانجو بهصورت گروهی در اتاق فکر به بررسی موضوع میپردازیم و با نظرات مخاطبان برای مسیر پیش رو و قسمتهای بعدی برنامهریزی میکنیم.
وی درباره اینکه چرا نام این انیمیشن سانجو است، بیان میکند: کاراکتر این انیمیشن قزوینی صحبت میکند و به همین دلیل به دنبال اسمی بودیم که بومی بوده و به شهر قزوین مرتبط باشد و درنهایت اسم «سانجو» را که به معنای «دلدرد» یا «دردی که از دل برمیآید» انتخاب شد.
صداپیشه چنگیزخطر عنوان میکند: صداگذاری کاراکترهای انیمیشن سانجو توسط بنده انجام میشود و بزرگترین چالش در این انیمیشن ازنظر من تولید صداهای مختلف است.
وی میگوید: در ابتدای کار درآمد آنچنانی نداشتیم و به دلیل صرفهجویی در هزینهها، تلاش کردیم صداگذاریها توسط یک شخص انجام شود اما در نظر داریم که با اضافه کردن کاراکترهای جدید از صدای هنرمندان دیگر نیز در این انیمیشن استفاده کنیم.
سالار ترازیانیمیشن در قزوین در رده ضعیفی قرار دارد
در ادامه «سالار ترازی» انیماتور و تدوینگر «سانجو» در گفتوگو با ایسنا با اشاره به اینکه از سال ۹۳ در حوزه انیمیشن بهصورت جدی شروع به فعالیت کرده است، اظهار میکند: حوزه انیمیشن در استان قزوین از لحاظ نیروی انسانی و آموزش در رده ضعیفی قرار دارد و به دانش آموزان و دانشجویانی که در رشته انیمیشن تحصیل میکنند مطالب کاربردی آموزش داده نمیشود.
وی ادامه میدهد: آموزش در حوزه انیمیشن باید توسط متخصصان این حوزه صورت گیرد تا فارغالتحصیلان این حوزه بتوانند در رشته خود به تولید مؤثر بپردازند.
ترازی بیان میگوید: شاید نهایتاً سه درصد افرادی که در رشته انیمیشن تحصیل میکنند و ساکن قزوین هستند با کار عملی انیمیشن آشنا باشند به همین سبب نیاز است تمرکز بیشتری در جهت آموزش بهتر صورت گیرد.
وی تصریح میکند: ورودی هرساله از کسانی که در رشته انیمیشن تحصیلکردهاند ۲ نفر است که این افراد نیز آموزش عملی ندیدهاند و باید از نقطه ابتدایی شروع به آموزش کنند؛ چراکه در قزوین درکی از انیمیشن ۲ بعدی وجود ندارد.
تدوینگر سانجو تأکید میکند: آخرین تولیدی که انجام دادیم برنامه «سین هشتم» به کارگردانی خانم منیژه حکمت بود که این برنامه برنده جشنواره شد، تاکنون با ۸ استان در کشور برای تولیدات هنری همکاری داشتیم و به مسئولان صداوسیمای قزوین نیز اعلام آمادگی کردهایم اما متأسفانه از سوی این ارگان در استان قزوین همکاری با ما شکل نگرفته است درحالی که از سمت استانهای دیگر برای تولید کار هنری به ما سفارش میدهند و کمک میگیرند.
ترازی درباره چرایی مهاجرت هنرمندان فعال به دیگر استانها میگوید: زمانی که از ارگانهای استانی حمایتی از فعالین هنری وجود نداشته باشد این افراد بهمرور دلسرد خواهند شد و مجبور میشوند برای پیشرفت و حمایت بیشتر به استان دیگر و در ابتداییترین حالت ممکن به پایتخت مهاجرت کنند.
وی در پایان بیان میکند: انتقال مؤسسه قاف به استان تهران بارها توسط برخی هنرمندان و اساتید تهرانی، پیشنهاد شده است؛ اما علاقه داریم که در استان قزوین که شهر و دیار خودمان است، فعالیت کنیم و در همین راستا از مسئولان استانی درخواست داریم که از هنرمندان بومی حمایت کند.
به گزارش ایسنا، عدمحمایت مسئولان از هنرمندان قزوینی، قصه پر غصهای است که وقتی پای درددل و صحبت با هنرمندان مینشینیم، ابعاد آن مشخص میشود. هنرمندان قزوینی در هر زمینهای استعداد دارند و نشان دادهاند که میتوانند در جایگاه بهترینها باشند و قطعاً اگر از سوی مسئولان استانی حمایت از ظرفیتها و توانمندی فعالان هنری صورت گیرد، شاهد پیشرفتهای خوبی در زمینه تولیدات هنری اثرگذار خواهیم بود.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری انيميشن هنرمند قزوين استانی اجتماعی استانی اقتصادی استانی شهرستانها استانی فرهنگی و هنری حوزه انیمیشن رشته انیمیشن استان قزوین برای تولید
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۰۶۲۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تبلیغات گل درشت در تلویزیون، سینما و شبکه نمایش خانگی به مرز فاجعه رسیده است/ تلویزیون شفافسازی کند
حسین قره: آقایان در تلویزیون که خیال خودشان را راحت کردهاند، انگار وقت و زمان و گوش و چشم سایر حواس و قوای فاهمه و... که مخاطبان دارند، مِلک حضرتشان است و تصمیم و کنترلش با خودشان نیست، اخیراً هم که دیگر تبلیغ نمیسازند، در واقع خود آگهیها به سریال وسط فوتبال و سریال و... تبدیل شده است، شاید مخاطب یادش برود که داشت چه میدید و البته دیده شده بعضی از مواقع خود پخش هم یادش رفته و رفتهاند برنامه بعدی.
تلویزیون شفافسازی کنداگر مخاطب تلویزیون باشید گاهی آن قدر تبلیغات طولانی است که نسبت به زمان پخش و قیمت ثانیه و دقیقه تبلیغات در تلویزیون این شائبه برایتان پیش میآید که صداوسیما در شکل کلی سهامدار آن کالا و خدمات است؛ چون واقعاً خارج توجیه است، مثلاً فرض بفرمایید یک نوعی از چرخگوشت (تعمداً اسم و اصل برند و کالا را نمیگویم) هست که شما هر وقت تلویزیون را روشن کنید اول تبلیغکنندگان آن را میبینید. اگر یک برند برنامه بلندمدتی داشته باشد که هر خانواده ایرانی (حدود ۲۵ میلیون خانوار) یکی از این وسیله را داشته باشند، حتی اگر ۸۰ درصد سود حاصل از هر دستگاه را صرفه تبلیغات تلویزیونی کند باز هم باتوجهبه ساعات پخش در میانبرنامهها یا بین نیمههای فوتبال و... توجیه اقتصادی ندارد، آخر تبلیغات حاصل عدد و رقم است، یک برند این میزان از سود را هزینه میکند تا این میزان از بازار هدف محصولاتش را بخرند، آخر تکمحصولی که بازار جهانی هم ندارد، این همه تبلیغ را با چه توجیه اقتصادی انجام میدهد. مگر اینکه مثلاً در آغاز سال با بخش آگهی تلویزیون یک قرارداد کلی بسته شده باشد که مثلاً N هزار ساعت بخش در سال به قیمت N میلیارد تومان و گرفتن دو نوع تخفیف، یکی از بابت این که کالا موردبحث تولید ایرانی است و حمایت از بازار داخلی است و دیگر اینکه چون قرارداد موردی نیست و کلی و سالانه است.
همینجا چند سرفصل وجود دارد که میشود درباره آن صحبت کرد. یک اینکه تقریباً قریب بهاتفاق تبلیغات این چنینی را چند بازیگر و احتمالاً یک شرکت تبلیغاتی میسازند، پرسش اول این است، آیا محدودیتی و رانتی خاص برای سازندگان تبلیغات وجود دارد یا نه تصادفاً این اتفاقات رقم خورده است.
دوم اینکه اگر محدودیتی نیست آیا چنین شرایطی برای همه تولیدکنندگان ایرانی وجود دارد. اگر چنین است آیا تلویزیون فراخوانی عموماً داده است که شرایط برای همه کالاها و همه بازارها و خدمات وجود دارد و میتوانند از این بستر استفاده کنند. اگر این فراخوان داده شده و اگر شرایط برای همه یکسان است، در بازار تولید داخلی هیچ برند دیگری تمایل به این همه ساعت پخش ندارد؟ که این خود چند سرفصل دیگر را باز میکند که آیا برندها و تولیدکنندگان به این نتیجه رسیدهاند که همین میزان هم هزینه کردن در تلویزیون گران است و بازگشت سرمایه ندارد چرا که سرمایه گرانبهای اجتماعی تلویزیون ریزش داشته است.
فقط یک نکته دیگر میماند که در شرایط اجتماعی امروز و مسئله زنان به کار با مداقه نیاز دارد، آقایان ابتدا و میان و انتهای بعضی از برنامههای گفتوگومحور درباره زنان، تبلیغاتی را نشان میدهند که دغدغه زنان خانهدار این سرزمین خلاصه میشود در پوره سیبزمینی، این هم سطح سلیقه و دغدغه و بلندنظری، واقعاً خود حماسه است. (تأکید میکنم که آن تبلیغات میتواند در برنامههای آشپزی و یا سرگرمی محور پخش شود؛ ولی بعد از هر برنامههای منظور است.)
دوباره و بلکه شاید دوباره باید تأکید کنم که صداوسیما به دلیل اختصاص بودجه ملی - که امسال ۲۴ هزار میلیارد تومان به آن اضافه شده است - باید نسبت به تمام کنشها و واکنشها، برنامهسازیها، تولیدات و... پاسخگو به ملت باشد. اگر تلویزیون خصوصی بود یا همچون شبکه نمایش خانگی منبع مالش از بخش خصوصی تأمین میشد، این همه تأکید لازم نداشت و آقایان جبلی و جلیلی که بر مسند و صندلی یگانه رسانه ملی نشسته تکیه زدهاند باید برای تکتک اقدامات پاسخگو باشند.
هنرمندان و فاجعه تبلیغات در شبکه نمایش خانگی و سینماهمانطور که همه میدانیم، بسیاری از هنرمندان و نویسندگان و... حوزه سینما چشم و دل از تلویزیون بریدهاند و به سینما و شبکه نمایش خانگی پناه بردهاند و ناگفته نماند که هنرمندان ترازی هم چشم و دل از همه چیز شستهاند و در سکوت نشستهاند. شاید توجیه بسیاری این است که «به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل». بههرتقدیر کار ما قضاوت نیست و هر که هر چه خود میخواهد همان میکند؛ اما نکته کجاست، در شبکه نمایش خانگی و سینما که بخش خصوصی دستی در تولید آن دارد برای تأمین هزینه یا نیاز به سرمایهگذاری دارد که نیتش سود کم و حضور در خلق هنر است و یا نه سرمایهگذاری که مثل هر تجارت و بازار و صنعتی به دنبال سود مکفی و بهاندازه سرمایه است. بماند که هر کدام باشد مهم نیست مهم ارائه هنرمندانه تبلیغات در آثار است. این مسئله و پدیده هم مختص ما نیست، همه جهان گرفتار این نوع تولید تبلیغات هستند. این چرخه که باید کالای تولیدشده به دست مصرفکننده برسد و آن را مصرف کند که چرخه تولید دوباره بچرخد، هر چه هست فعلاً سرنوشت این عصر است؛ اما نوع ارائه آن بسیار مهم است.
تبلیغات گل درست حتی گرفتاری بزرگترین هنرمندان تاریخ معاصر بوده و هست. بهخاطر دارم در یک نشست کارگردان فقید و بزرگ تئاتر جهان، پیتر بروک در زمان بخش یکی از جسورانهترین آثارش (مهابهاراتا) در تلویزیون همین مشکل را داشته که هر ۱۵ دقیقه آن فیلم تئاتر قطع و برنامه به بخش آگهی میرفته است. این قطع حس و حال و هوا برای یک فیلم تئاتر و مخاطب و تولیدکنندگان آن عذابآور بوده و پیتر بروک صحبت میکند و از سرمایهگذاران و گروههای تبلیغاتی میخواهد که اطلاعاتشان را در آخر و حتی تیتراژ بیاورند؛ ولی حس تماشاچی را در میانه اثر قطع نکنند. (نقل به مضمون عرض کردم؛ چون سالها پیش این ویدئو را دیدیم.)
قاعده سریال ها و پخشهای جهانی و تلویزیونها خصوصی این است که هر ۲۰ دقیقه فرصتی یک تا دودقیقهای به آگهی داده شود؛ اما اینکه در سریالی که هنرمندان برجسته در آن هستند به درودیوار آن تبلیغات چسبیده باشد و حتی در یک سریال مثلاً ساختمان مرکزی شرکت تبلیغکننده دیده شود... (باز هم تأکید میکنم که از ارائه مصداقی واقعی پرهیز دارم) دیگر فاجعه گل درشتی است و از خارج از عرف تمام درسهای تبلیغات است و قطعاً به ضدتبلیغ تبدیل میشود.
تبلیغات در عصر جدید با هنر گرافیک که هنری بصری است گره میخورد، مختصر و موجز و متناسب و با احترام به شعور مخاطب. اینکه در همه جای یک سریال نمای نزدیک بازیگر و سرش باشد و پشت سرش فلان شامپو که واقعاً ضدتبلیغ است. یکی از شروط استمرار یک هنر احترام به مخاطب است و هنرمندان آفرینشگر نباید اجازه دهند که تبلیغات غیرهوشمندانه و گل درشت به اعتبار آنان ضربه بزند.
توجه به تولید ملی و بهرهمندی تولیدکنندگان که سالانه میلیونها نفر از خدماتشان استفاده میکنند کار بسیار خوبی است، تبلیغات چنین پدیدهای است، اما استفاده در حد فوق ابزار و بیاحترامی به مخاطب را باید خود هنرمندان فکری برایش بکنند. هنرمندانی که کار تبلیغات میکنند باید سرمایهگذاران را توجیه کنند که چه چیزی برای آنان مناسب است. تندادن تمام به خواسته سرمایهگذار که احتمالاً خواستهای داشته و اصرار دارد که در چنین شرایط اقتصادی پر ماجرایی سرمایهگذاریاش حداکثر سود را داشته باشد باید با قواعد هنر هم بخواند، برای اعتبار برندی که ساخته است حداقل بپذیرد که ارائه هنرمندانه کالا و خدمات برندش برای شرکت و تجارتش سودی بلندمدت خواهد داشت.
تبلیغات محیطی که در اختیار سینما و شبکه نمایش خانگی است هم یکی از سرفصلهایی است که میتوان درباره آن نوشت که در این کوتاه نوشته نمیگنجد.
۵۷۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902705